من در 19 اردیبهشت 1359 در یک خانواده صمیمی در تهران متولد شدم. خانوادهای با پدر و مادری که هر دو کارمند شرکت مخابرات بودند و یک خواهر بزرگتر از خودم.
کودکیام در سالهای عجیب دهه شصت گذشت و نوجوانیام با تحولات دهه هفتاد ایران همراه بود. در دوران دبیرستان ریاضی خواندهام و در دانشگاه در مقطع لیسانس در رشته مهندسی برق مخابرات تحصیل کردم. اما از همان زمان همیشه موضوعات حوزه اجتماعی و سیاسی و کمکم موضوعات اقتصادی و آینده ایران دغدغهام بوده است. در اوایل دهه هشتاد در مقطع کارشناسی ارشد باز هم به تحصیل در رشته مهندسی برق مخابرات ادامه دادم و همزمان در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در چند شرکت مهندسی مشغول فعالیت شدم.
در سالهای جوانی چند سالی به نوازندگی تار پرداختم و شیفتگیام به موسیقی سنتی ادامه یافت. همزمان به دلیل علاقمندیام به نوشتن، وبلاگنویسی و فعالیت در فضای مجازی را از اوایل بیست سالگی آغاز کردم و سالها در وبلاگم “راز نو” از هنر، ادبیات، سیاست و ایران مینوشتم.
کمکم با درگیر شدن در فعالیتهای مدیریتی و سرمایهگذاری در محیطهای کاریام، به این موضوعات بیشتر علاقمند شدم و در سال 1388 در 29 سالگی در دوره MBA مشغول به تحصیل شدم و گرایشم به موضوعات مدیریتی و اقتصادی بیشتر شد. در سال 1390 فعالیت در بخش فناوری اطلاعات را برای همیشه کنار گذاشتم و در یک چرخش مهم در زندگی حرفهای به سمت علاقمندیهایم در حوزه کسبوکار رفتم. سال 1392 در دوره DBA یا همان دکترای مدیریت کسبوکار، تحصیلات را ادامه دادم و همزمان فعالیتهای خودم را در زمینه تحلیل، مشاوره اقتصادی و توسعهی کسبوکار آغاز کردم.
سال 1392 ازدواج کردم و حاصل آن دو فرزند به نام بامداد و مایا است که عاشقانه دوستشان دارم.
سال 1393 موسسه مطالعات اقتصادیبامداد را پایهگذاری کردم و تمرکزم در این سالها بر توسعه عقلانیت و توانمندی اقتصادی، مالی و مدیریتی بخش خصوصی واقعی ایران بوده است.